به بهانه ۲۳ تیرماه سالروز درگذشت پروفسور مریم میرزاخانی عاشقانه زیستن در جهان اعداد
تاریخ انتشار: ۲۳ تیر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۴۸۵۴۶۵
پیش کش به تمامی غیور بانوان دانشگاهی ایران و دختر بلند آوازه مان که جبر با نامش عجین گردید.
وقتی اراده ها استوار باشد و عزم ها جزم، دستهای خالی اما واهمه ای نخواهد داشت برای ساختن فردا و قدمها خسته نخواهد شد برای عبور از سنگلاخ ها... و مریم همان بود اراده ای محض که هرگز اجازه نداد هیچ جبری، بر مقصود جبرش سد شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مریم به راستی زن ریاضی بود ،شاید جهان ریاضیات برای او طراحی شده بود که اینگونه میشکفت در میان معادله های دشواری که خط قرمز عبور هم جهانیان ریاضی اش بود.
در جهانی که متفاوت بودن معیاری برای شاخص بودن و شاخص بودن معیاری برای دیده شدن و اینها خود بهانه ای برای حرکت از بودن به شدن هایی بسیار بعید تر از شرافت ،اما مریم متفاوت بودن را به گونه ای دیگر ترسیم کرد تا در میان همه متفاوتها، متفاوت تر از همه باشد. بی آنکه برای متفاوت بودنش ،معادله عاشقانه ای را برهمزند و تسلیم مجازها شود... رقایت شاید برای او که عاشق زیستن در جهان اعداد بود ،بی معنا ترین واژه ای که هرگز نتواتست برای لحظه ای قدم به جهان درون مریم گذارد و لحظه ای حظ جهان جبر او را بیالاید... با همان بی نهایتی که جهان اعداد داشت ، اندیشه او نیز از بیکرانگی ها برخوردار و اینها بود که مریم را با تمام مریم های دنیا متفاوت میکرد و از او زنی ساخت شایسته اولین هایی که برترین های بودنش را نشان میداد...
بیست و دومین بهشت اردیبهشت، ستاره ای در مدار منظومه ریاضی جهان، پا به عرصه گیتی نهاد. چه کسی باورها داشت ،کودکی غنوده در آغوش مادر، روزی جهانی را برانگیزد تا پیش قامت بلند افتخارات او بایستند و سر به تکریم فرود آورند.کاش گاهی میشد نخستین بار که دستهایش با قلم آشنا شد و اول بار که قدمهای کودکی اش را به دنیای ریاضیات گذاشت ،حس و حال کودکی را ترسیم کتد که بیش از بازی با عروسکهایش ، دنیای خیال را با اعدادی می پروراند که حتی ترتیبش را دقیق نمی دانست....
شاید چنان شعله های عشقی لازم بود تا حصارجغرافیا، قفسی برای عقاب اندیشه او نگردد و سیمرغ عاشقانه هایشان را از بلندای دماوند تا قاف فیلدز و او سبکبال تر از حریر خیال، آرزوهای در خاک نهفته هم دانشگاهی هایش که در دره های زال در سکوت آخرین شبهای زمستان پر کشیدند و بهارهای زمین را در حسرت نگاهشان گذاشتتد را در استنفورد بر کرسی درس می نشاند. دوستانی که نه حجم مکعبهای ریاضی گنجایش ذهن پویایشان داشت و نه دایره نیلی فلک لیاقت بودنشان و اینگونه بوده که حیات باقی را به منزلگاه فانی برگزیدند و درفش آرمانهایش به دست مریم سپردند تا هفده سال چون گوهری که از کان معرفت برون آید آنسوتر از مرزهای آریا،نام ایران را با مریم جاودانه کند.
* مدیر کانون فرهنگی هنری صبا
منبع: الف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۴۸۵۴۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آخرین ساعات زندگی افلاطون فاش شد: افلاطون در آخرین ساعات زندگیاش چه میکرد؟!
زیسان: افلاطون که یکی از تأثیرگذارترین فیلسوفان تاریخ است به دلیل نظریه هایاش در مورد سیاست، شعر، دانش و اخلاق شهرت داشت.
به گزارش زیسان و به نقل از دیلی میل، به لطف طومار تازه کشف شدهای که در کنار کوه وزوویوس مدفون شده، اکنون میدانیم که متفکر یونان باستان آخرین لحظات زندگی خود را صرف انتقاد شدید از «نداشتن ریتم» یک کنیز فلوتزن کرد و این انتقادات تا آخر مهمانی همچنان ادامه داشت..
این متن قدیمی به جزئیات ساعات پایانی زندگی افلاطون میپردازد و نشان میدهد که فیلسوف باستانی که از تب رنج میبرد، قبل از مرگ در سن ۸۰ یا ۸۱ سالگی در حدود سال ۳۴۸ قبل از میلاد، به موسیقی گوش میداد و از مهمانان پذیرایی میکرد.
این طومار که به عنوان تاریخ آکادمی شناخته میشود و توسط فیلودموس، فیلسوف و شاعر قرن اول قبل از میلاد نوشته شده، از زمان کشف آن در ویلایی بزرگ در هرکولانیوم (اکنون در ایتالیا به عنوان ارکولانو شناخته میشود)، در سال ۱۷۵۰ تاکنون ناخوانا بوده است.
تایمز گزارش داد این پاپیروس که گمان میرود متعلق به پدرزن ژولیوس سزار باشد پس از فوران کوه وزوویوس در سال ۷۹ پس از میلاد مسیح در زیر چند متر خاکستر در خانه مدفون شده و محققان ۲۵۰ سال گذشته را با تلاش خستگیناپذیر صرف برای یافتن راهی برای خواندن محتوای آن کردهاند.
اکنون پروفسور «گراتزیانو رانوکیا» از دانشگاه پیزا و همکارانش از تکنیکهایی از جمله تصویربرداری ابرطیفی مادون قرمز موج کوتاه استفاده کردهاند که تغییراتی را در نحوه تابش نور روی جوهر سیاه پاپیروس برای رمزگشایی از سند ایجاد میکند.
پروفسور رانوکیا این طومار را «قدیمیترین تاریخ فلسفه یونانی که در اختیار ماست» توصیف کرد. این استاد دانشگاه گفت که استقبال افلاطون از مهمان خود که در نوشتهها از آن به عنوان «مهمان کلدانی» یاد میشود، نشان میدهد که فیلسوف بزرگ «وظایف خود را در قبال این مهمان انجام میدهد» و افزود که «میهمان نوازی برای یونانیان مقدس بوده است».
طومار همچنین تأیید میکند که افلاطون در آکادمی آتن دفن شده، و این جزئیات را اضافه میکند که محل آرامیدن این متفکر باستانی در باغی مشخص در محوطه دانشگاه بوده است.
همچنین این متن باستانی نشان میدهد که افلاطون در سال ۴۰۴ قبل از میلاد یا ۳۹۹ قبل از میلاد یعنی قبل از اینکه محبوبیت او افزایش یابد به بردگی فروخته میشود، که در تضاد با نظریه رایج است که میگوید وی در سال ۳۸۷ قبل از میلاد توسط فرمانروای سیراکوز، دیونیسیوس، فروخته شد تا نفوذی که بر مردم علیه حاکم ظالم میکرد، محدود شود.
پروفسور رانوکیا افزود: به لطف پیشرفتهترین تکنیکهای تشخیص تصویربرداری، ما در نهایت قادر به خواندن و رمزگشایی بخشهای جدیدی از متون هستیم که قبلاً غیرقابل دسترس به نظر میرسیدند.
وی میگوید: «برای اولین بار، توانستیم دنبالههایی از حروف پنهان از پاپیروسها را بخوانیم که در لایههای مختلف تا شده بودند و در طول قرنها به یکدیگر چسبیده بودند. این کار از طریق فرآیند باز کردن با استفاده از یک تکنیک مکانیکی انجام شد که کل تکههای متن را مختل کرد.» پروفسور همچنین اضافه کرد گفت تاثیر کامل این کار تنها در سالهای آینده مشخص خواهد شد.
سایر اخبار اسرار تکامل آلت جنسی؛ رابطه جنسی انسانهای اولیه مثل گوریلها بود؟ (تصاویر) «زو»؛ گاو عقیم و غولپیکری که توسط انسانها به وجود آمد! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی میشوند (تصاویر) کشف پرنده عجیبی که سمت راست بدنش نر است و سمت چپش ماده!